کتاب روحانیت و سیاست: مسائل و پیامدها به موضوع «آسیب شناسی روحانیت و سیاست» می پردازد. روحانیت در شیعه، برخلاف روحانیت در مسیحیت، نهاد متولی دین نیست؛ بلکه نهاد تخصصی وکارشناسی دین است. اقتدار دین بیشتر برخاسته از اقتدار نصوص دینی است که هدایتگر و فعال ساز حاملان نص است. بدین لحاظ، روحانیت شیعه نمی تواند نهادی در حاشیه باشد: یا در قدرت است یا در سپهر سیاست.
همچنین، نهاد روحانیت نمی تواند غیرسیاسی بماند: روحانیت بنا به نسبتی که با نص اسلامی دارد، همواره خود را مسئول می داند و برحسب موقعیت تاریخی، ممکن است رسالت یا وظیفه ای جدید بر کارکردهای سنتی و اصیل خویش بیفزاید و نیز بنا به آنچه تکلیف شرعی می داند، در کلیت نظام سیاسی مشارکت کند و این گونه، به تصدیگری سیاسی بپردازد. تجربه انقلاب اسلامی و سه دهه حضور روحانیان در قدرت نشان می دهد که آنان از بسیاری ظرفیت ها و امکانات فکری و نهادی خویش در اداره جامعه آگاه شده اند، با این همه، آسیب های فراروی روحانیان وکارکردها و ساختار و مدنیت سازمان آنان قرار گرفته است.